نماینده نهضت آزادی واعظ غیر متعظ

حسن بهگر

behgar@iranliberal.com

 

ظاهرا مقاله ی اینجانب (چرا نهضت آزادی ساکت است؟) در مورد این که چرا نیروهای به اصطلاح ملی مذهبی و به ویژه نهضت آزادی در مورد ستم و تجاوز به حقوق زنان که با عنوان حجاب  می شود با توجه به تاکید و توصیه رهبران نهضت در اول انقلاب و مسئولیتی که دارند به آنان  برخورده و شخصی بنام آقای رضا حاجی را که گویا  نمایندگی   خارج کشور این سازمان  را دارد وادار به پاسخگویی کرده است .

 

البته  در پاسخ مزبور (که برای این جانب و سایت ایران لیبرال که ناشر این مطلب بوده اند نیزفرستاده نشده  و پس از مدت ها از انتشار آن  توسط  یکی از دوستان مقیم آلمان موفق به دریافت آن شدم ) آمده  است که اینجانبان ( من و اقای دکتر مهر آسا ) «کوچک ترین آشنایی از مفهوم ملی – مذهبی و ارزش های تشکیل دهنده » را  نداریم و برای هدایت من و امثال من مقاله آقای عزت الله سحابی را پیوست نوشته خود کرده اند. همچنین ایشان  توصیه کرده اند : « به جای کلی گویی و توسل به اتهام و برچسب و حمله به دین اسلام و مذهب شیعه ، در نوشته های خود به روشنگری و انتقاد در باره ی ارزش های هویتی این نیرو ، مواضع سیاسی ...بپردازند»

 

این فرمایشات حاج آقا مرا به یاد سروده ی  مولای بلخی  انداخت که فرموده اند :

 

و آن یکی اشتر را گفت که هی

از کجا می آیی ای فرخنده پی

گفت از حمام گرم کوی تو

گفت نیک پیداست از زانوی تو

 

  من پرسیده ام چرا در مورد حجاب زنان، رهبران نهضت آزادی که برای هر مساله جزیی فلسطین و رحلت عیال حضرت ایت الله ... اعلامیه می دهند اما برای چنین مساله مهمی  که بسیاری از زنان را مورد شتم و ازار قرار داده اند و یا به زندان انداخته وبسیاری را در داخل مستاصل  و خانه نشین  کرده  ساکت مانده اند؟

 آیا این  کلی گویی یا  برچسب زنی است؟

انصاف بدهید آیا گفته من در مورد اظهارات مرحومان طالقانی و مهندس بازرگان در پشتیبانی از حجاب که در روزنامه ها درج شده و از رادیو و تلویزیون همزمان پخش شده برچسب زنی است؟

 

آن وقت فرمایشات حاج آقا  که در مورد مقاله من و آقای مهر آسا یکجا، چک و منی قضاوت کرده وبه جای پاسخ منطقی خود گریز به صحرای کربلا زده  و  ما را متهم به حمله به دین اسلام ومذهب شیعه نموده را می توان « نقد بی غرض و سالم » نامید؟  واقعا که معنی کلی گویی و برچسب زنی  را هم فهمیدیم !

 

باری اگر انتقاد از نهضت آزادی و یک پرسش ساده می تواند حمله به دین اسلام و مذهب شیعه تلقی شود بفرمایید فرق شما به اصطلاح « ملی مذهبی ها » با حکومت اسلامی و ولایت فقیه  فعلی فقط دراینست که آنها بر مسند قدرت سوارند و شما پیاده.

 

آیا چنین برخوردی می تواند نمایانگر همان« ارزش هایی ملی مذهبی » مبنی بر اعتدال و انصاف  مندرج در همان مقاله پیوست آقای سحابی باشد؟

 

برای این که خیال آقای حاجی راحت شود باید بگویم اگر جنابشان این حکومت « یا روسری یا توسری » را مظهر حکومت شیعه و اسلام می دانند (چنان که چند روز پیش در رادیو آلمان دبیرکل نهضت آزادی آقای دکتریزدی آن را حکومت الهی نامید که برجای حکومت سلطنتی نشست) آری من مخالف این اسلام هستم .

 

این به جای خود ، انتقاد از اسلام را   حق خود و هر کسی می دانم و تا هنگامی که انتقاد از اسلام آزاد نشود آزادی در ایران میسر نخواهد شد و  این مسخره بازی های تکفیر و و اشریعتا و ... ادامه خواهد داشت  و هر روضه خوان پشمچالی به جای پاسخ منطقی حکم  تکفیرخواهد داد.

 

 به هر حال تصور نفرمایید حاج آقا فقط تهدید می کند خیر پاسخ ایشان شامل نصایح بلیغ و فصیحی هم می شود از ان جمله   که در جوامع دموکراتیک اروپا ، دولت و مردم به دین و مذهب مردمشان احترام قائلند و بر هویت « مسیحی » خود تاکید دارند و احزاب دموکرات مسیحی را مثال زده اند.

 

این سخن درست است ولی حاج اقا نوک کوه یخ را در اقیانوس دیده اند و از دیدن دستکم دو سه نکته مهم غفلت ورزیده اند  :

  1-در اروپا اصل عقلانیت و خرد را قبول کرده اند یعنی این که قوانین ساخته ی بشر باید در کشور جاری و ساری باشد.

 2- این احزاب  اصل لیبرالیسم یعنی عدالت سیاسی را قبول کرده اند که مذهب مساله خصوصی افراد است و اصل فردیت را قبول کرده اند ، این که در پارلمان یک نفر چه دینی دارد و یا اصلا ندارد مطرح نیست و همه حقوق برابر دارند.

 

البته حاج اقا  حتما توجه فرموده اند که در این جوامع دموکراتیک سزای یک پرسش سیاسی و انتقاد از یک سازمان سیاسی  برچسب زنی و اتهام و پرونده سازی نیست بلکه پاسخ منطقی و توضیح  و رفع ابهام می طلبد.

 

وقتی نهضت آزادی درمرامنامه خود خواستار حکومت اسلامی است و آن را حکومت الهی می نامد با این اصول جاری در کشورهای دموکراتیک همخوانی دارد؟

 

آیا رهبران نهضت ازادی حاضرند با یک ارمنی و یا بهایی دست بدهند و در یک جا بنشینند و حقوق برابر برای آنان بشناسند؟ خارج از دین و مرتد و کافرکه دیگر  جای خود دارد.

 

 برای مزید اطلاع حاج آقا خوب است بدانند که  دموکرات مسیحی ها نمی گویند آزادی و دموکراسی را باید از انجیل یا زندگی  مسیح بیرون کشید؛ اما  نهضت آزادی  حکومت ایدئولوژیک اسلامی می خواهد و بر این باور است که از  واقعه ی عاشورا می توان  مشروعیت و آزادی بیرون کشید(رجوع شود به مقاله دکتریزدی- «مبانی مشروعیت حکومت» آفتاب شماره 34– فروردین و اردیبهشت  83 که در مقاله «آقای یزدی کربلایت خانه بود» نقد کرده ام). یا اقای عزت الله سحابی در مقام نمایندگی ملت در مجلس هنگامی که می خواهد بودجه را نقد کند به عنوان این که استخاره کرده و بد آمده معوق می گذارد؟(رجوع شود به «عبور از بحران» نوشته رفسنجانی) آیا با این شیوه های غیر عقلانی می شود حکومت دموکرات ، عادلانه و خردمندانه داشت؟

 

داوری را به خوانندگان و وجدان خود شما می سپارم که نوشته اتان را با شعار « برقرار باد نقد و مبارزه سالم نظری و بی غرضانه! » تمام کرده اید.

 

 در پایان شاید این توصیه نیز برای نهضت ازادی مفید باشد که شخص موجه تری را به نمایندگی خود انتخاب نماید زیرا این نوع پرونده سازی ها با معیار ارزش های هویتی مورد ادعای آقای سحابی در مقاله اش بهیچوجه سازگار نیست.